ماه پر


 تقدیم به چشمهای منتظرش

 

بچه ها دور هم نشسته بودند

و کلاغ پر بازی می کردند

کلاغ  ......................  پر

گنجشک ..................   پر

دست های نحیف بچه ها بالا می آمد

و همگی با صدایی لرزان جواب می دادند

صورت های رنگ پریده و دست هایی که نای بالا رفتن نداشت

سرطان هم ، گوشه اتاق نشسته بود و بازی آنها را تماشا می کرد

شاپرک ..................   پر

ماه    ..................... 

و همه جواب دادند ، ماه که پر نداره

بجز مجید که اشتباهی دستش را بالا برده بود و بازی را باخت

این بازی را سرطان هم ، با بچه ها انجام میداد

رضا  .....................    پر

حمید  .....................   پر

مجید ....................

روز جمعه گذشته ، مجید هم بازی را به سرطان باخت

و با آنکه مجید پر نداشت ، پرید

مجید .................... پر

ماه   ..................   پر

 

دو شنبه اول هر ماه ، روز کمک همه ما

دست در دست هم ، به کودکان سرطانی ایران

اولین قرار ما ، روز دوشنبه پنجم دی ماه نود

هر کس در هر شهر و به هر حساب و به هر میزان