شعر : دیدار
دیدار
من عاشقم به نگاهت ، اگرچه نا پيداست
زبان بسته من ، انتهاي هر غوغاست
تو برده اي دل ما را ، در اين زمانه غم
مرا کنون ز تو اين بس ، كه خاطرت با ماست
حديث عشق چه گويم تو را ، كه مي داني
هزار نكته كه از اشك چشم ما ، پيداست
...