کمک رسانی
کمک رسانی
سلام دوستان عزیز
با توجه به درخواست برخی دوستان ،
ارسال کمک ها تا تاریخ اول شهریور تمدید شد .
با توجه به لزوم ارسال هرچه سریعتر
اقلام خریداری شده ، روز چهارشنبه
اول شهریور ، کمک ها ارسال میگردد .
...
کمک رسانی
سلام دوستان عزیز
با توجه به درخواست برخی دوستان ،
ارسال کمک ها تا تاریخ اول شهریور تمدید شد .
با توجه به لزوم ارسال هرچه سریعتر
اقلام خریداری شده ، روز چهارشنبه
اول شهریور ، کمک ها ارسال میگردد .
...
برویان مهربانی را
زمین
با کودکان سرزمینم ، مهربان تر باش
نریزان سقف مردم را
وقاری پیشه کن دیگر
نلرزان اینچنین خود را
نترسان دم به دم ما را
...
به کدامین گناه ، کشته شدید
زمین قدری مدارا کن
مریزان سقف را ، بر مردمان عاشق خوبی
هزاران خنده مدفون می کنی در خویش
بگو آخر کدامین جرم بر این کودکان
حکم نبودن ، مرگ ، جاری ساخت
...
ادای وظیفه
سوگند بر دست های بیرون مانده از آوار
سوگند بر چشمهای گریان کودکان یتیم
سوگندبه انتظارمادران و پدرانی که رفته اند
و کودکانشان را به ما سپرده اند
و سوگند به ناله یتیم و مظلوم ،
که همنشین عرش الهی ست
...
سوگند
سوگند بر دست های بیرون مانده از آوار
سوگند بر چشمهای گریان کودکان گرسنه و یتیم
سوگند به انتظار مادران و پدرانی که رفته اند
و کودکانشان را به ما سپرده اند
...
کمک رسانی
سلام دوستان و هموطنان عزیزم
می خواهیم کمک کنیم ، همین
و این نه لطف که وظیفه ماست
اما کمک ها را می خواهیم خودمان
به دست بازماندگان برسانیم .
...
لالا لالا گل پونه
دلم تنگه ، خدا دونه
کی گفته سهم تو این بود ؟
بخواب آروم ، نگیر بونه
...
آئينه دنيا
نه تو مي ماني ، نه اندوه
و نه، هيچ يك از مردم اين آبادي
به حباب نگران لب يك رود ، قسم
و به كوتاهي آن لحظه شادي،كه گذشت
غصه هم ، خواهد رفت
آنچناني كه فقط ، خاطره اي خواهد ماند
...
ز مثل زلزله
سلام زلزله
دیروز که آمدی
من و لیلا و حمید روزه کله گنجشکی بودیم
فرصت افطار را هم ندادی
این همه عجله ات برای چه بود ؟
...
امشب
کودکانی خاک در چشم خوابیدند
نه اینکه فردا برخیزند ،
نه ، خوابیدند برای همیشه
با دست هایی جدا شده ،
در دست عروسک هاشان
...
بیداری
به هستی ، چشم جان بستم
هزاران آیه های نور نادیدم
نه تنها شب ،
که حتی روز خوابیدم
خداوندا
مرا امشب ، نه بی خوابی
که بیداری عطایم کن
یک امشبی با ما
سلام ای بنده ی برگشته پیش ما
سلامی از شب تاریک ،
تا فجری چنین روشن
منم مهمان نواز عاشق خوبی
پذیرایی از این مهمانِ
خالی دست و تنهای خودم را ، خوب می دانم
...
قدر
من نگاهم به قنوتِ تو
و دستان تو امشب به دعاست
وه چه پیوند عزیزی
بین چشمان من و دست تو و
مهر خداستمژدگانی
ای مردمان شهر
گم کرده خنده ام
روزی اگر کسی
پیدا نمود،خنده گمگشته ای به شهر
آن خنده زآن ماست
دل تنگ آن شدیم
...
تکرار
وقتی نوشته شد
بر صفحه سفید روز نخستین عمر من
" فردا از آن توست "
" دریاب فرصتی که از این عمر مانده است "
" حرمت نگاه دار ، تو این لحظه های ناب "
...
حال ساده
وقتی بعید شد
این فعل دیدنت
من دیده ام به عمر
"حال" و "گذشته " و" آینده " بعید
...
افسانه حیات
اینجا زمین ماست
سیاره هُبوطِ آدم و حوای مهربان
با فرصتی برای کِشتن در خاک این زمین
مهمانِ چند روزه ی این دشتِ لحظه ها
رفته است ، هر که آمده
ما نیز ، می رویم
...
سکوت
اما سکوت
این هدیه ای که پر از عطر واژه هاست
این راز نا نوشته انبوه صد پیام
زیبا ترین پیام " نه "
والاترین پیام " عشق "
...
بنی آدم ...
از ماه گفته اند
از زلف یار هم
ابروی چون کمان ، خال کنار لب
مدح هزار پادشه و حاکمان ظلم
پرواز شاپرگی در مسیر باد
از دور های دور
از اشک های شور
...
جاذبه
وقتی که سیب
افتاد بر زمین
آنگه نوشته شد
قانون جاذبه این زمین ما
...